روستاهای خواب آلوده
در روستاهای خواب آلوده
فرزندان زخمی فقر
قلب مادران خاکستر
دست پدران در زمین سوخته
در زیر آسمان تیره وتار
صدای اتومبیلهای مردان چاق
قلبها ی مادران خاکستر
دستها استخوانهای تکیده
چشمها بی رمق
نجات دهنده ای خواهد آمد؟
در دره ها زمان متوقف شده
عبور ماشین مردان چاق
نمایشگر تابوت ومرگ
آیا نجات دهنده ای خواهد آمد؟
زمین ها تنگ
کوچه ها تنگ
در دره ها زمان متوقف شده
آیا نجات دهنده ای خواهد آمد؟
جمعه ها مردان چاق روی اتومبیلها
کله های خام
آمده از شهر
به دیدن درخت
کله ها شان خام
دستها شان خام
نگاه ها یشان خام
راه رفتن خام
خندیدنشان خام
فرزندان زخمی
گریه می کنند
مادران تکیده گریه می کنند
آیا نجات دهنده ای خواهد آمد؟
خواهران زیر خاک
برادران زیر خاک
پدران و مادران قلبشان خاکستر
نجات دهنده ای خواهد آمد؟
حسین شفیعی
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem