حقیقتی می شکفد
در انتهای یک مسیر پر نشیب
زِ جاه و جان گذشتنست
شرطِ گذارِ اولین
بلیتِ معرفت بگیر
صداقتی رزرو کن
آرامشی نصیب کن رقیب را
دکتر برو ، دارو بگیر
برای یک بیماری صعب العلاج
بنام کانسرِ حسد**
گستره یِ آلودگیش تمام فکر
تمام روح و جان و تن
غسل و طهارتی بگیر
کیسه بکش
بریز چرکِ حاصل از هزار باورِ پلید
خانه ی دوست را بیاب
بکار گیر، فن آوری های نوین
نقشه و جی پی اِس و ترازیابی دقیق
بخر به جان طعنِ رقیب ، لعنِ حسود
مزه بکن فحش و کتک
از جهل بانانِ دغل
هوشیار شو ، غافل مباش
گه مستِ حورالعین نباش ****
گه مستِ نان و شوربا****
گرجان بدر بردی عزیز
از این همه دام و بلا
شاید رسی تا کویِ عشق
پیمانه یِ مستان شدی
همخانه با جانان شدی
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem