جایی که آموختم
لبخند ساده ترین راه برای وسعت بخشیدن به یک نگاه است
برای شکست غم
برای ارزش دادن به عشق
جایی که فهمیدم لذت
توانایی غلبه بر عشق را ندارد
جایی که فهمیدم تنها چیزی که مرا شاد میکند
شنیدن این است که کسی بگوید
تو مرا شاد کردی.
جایی که فهمیدم نفرت در آن جایی ندارد
و خدایی که در گوشه آن نشسته
سیگار برگ میکشد.
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem
next time if you write in persian must write translation too