روزهای کشدار ، لحظه ها بی حسند
خبری از 'او' نیست ، رفته تا بادبادک بخرد
از همان رنگی ها، زیبا ها
ولی افسوس دلش را هم بُرد
نکند باد دلش را بِبَرد؟
انگار این باد همه را مَنتَر خود می داند
یک روز می آید، روز دیگر قهرست
مجری تلویزیون گفت که وارونگیست
می کنم شکر خدا، بادنیست
او الان پشت دَرَست
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem