آزادى را گاهى مى نويسيم
مثل انشا!
گاهى مى نوشيم مثل دوغ
با پشت بند آروغى!
گاهى ميدانيست
دورش مى زنيم!
مى رسيم به هر كجا كه مى خواهيم! !
گاهى مو دارد
ريش دارد، دليل خنده مى شود
آزادى هميشه برق مى زند
در چشم عاشقان بى كلكش! ,
گاهى آرزوى ِ دوريست
خيلى دور ، فاصله اى تا مرگ!
آزادى هميشه بهايى دارد! !
آزادى گرانست! !
بيشتر وقتها
از سفره ها حذف مى شود! ! !
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem
Ziba bood, in bar tanz ham chashni karde boodid