شب یلدا دارم شب یلدا دارم - شاعر احمد محمود امپراطور Poem by Ahmad Mahmood Imperator

شب یلدا دارم شب یلدا دارم - شاعر احمد محمود امپراطور

#پارچه_مخمس_یلدایی
امشب از گلشنِ روی تو مسیحا دارم
موجِ از غلغله در این دل شیدا دارم
به جمالِ تو من از دور تماشا دارم
عطرِ فردوسِ برین نرگسِ شهلا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
-----------------------------------
جامِ لبریزِ می و سرخی رخسار نگار
گلشنِ شعر و سخن از لبِ پر باده یار
به زبانم برسد شربتِ انگور و انار
به کنارم که تو باشی همه دنیا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
---------------------------------
دستِ خود را تو بدستم بده و دستم گیر
است ویرانه دلم لطفِ نما کن تعمیر
مرغِ خونین دلم در قفس اش مانده اسیر
فرصتِ است که من محشرِ بر پا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
---------------------------------
جانِ من عاشقی فرمانِ خدا میخواهد
سرِ تسلیم و دلی گشته فنا میخواهد
سوی آیینه نگاه کردن حیا میخواهد
من تو را دارم و پر واز به پهنا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
---------------------------------
ز زمین تا به سما رنگِ حقیقت می بین
جامه ی تازه عروسانِ طبیعت می بین
یک شبِ را چه شود آی غنیمت می بین
تو بیا رختِ سفیدِ تو تمنا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
---------------------------------
بدر بارگه ات رفته تقلا کردم
آتش و شمع و شرابِ تو محیا کردم
عشقِ خود با سخنِ ساده هویدا کردم
طبعِ سرشار و خورشانِ چو دریا دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
----------------------------------
تو به محمود بیا قصه ای یلدایی کن
عطرِ گیسو بفشان جلوه ی رعنایی کن
ترکِ آشفتگی و اینهمه تنهایی کن
که بدونِ تو گرفتاری سرما دارم
شبِ یلدا دارم شبِ یلدا دارم
-------------------------------
شب یلدا دارم، شبی که تاریکی‌ اش نه به سنگینی شب،
که به لطافت دلتنگی معشوق است
و گرمای حضور عزیزانش سرمای زمستان را
چون آغوشی عاشقانه از یاد می برد.
شبی دارم که قصه‌ هایش در گوش زمان،
همچون نجوا های عشق زمزمه می‌ شوند و شعر هایش از دلهای عاشق جاری می‌گردند.

شب یلدا دارم، که انار های سرخ چون بوسه‌ های پر حرارت می‌ درخشند
و تربوز ها طعم لبخند های گرم تابستانی را به سردی زمستان هدیه می‌دهند.
این شب، نه تنها طولانی‌ ترین شب سال، بلکه جشنی است
که در آن تاریکی همچون معشوقی سر به گریبان، به روشنایی امید دل می‌بازد.

شب یلدا دارم، که هر لحظه‌ اش فرصتی است برای هم‌ آغوشی عشق و مهر، برای بازگویی قصه‌ هایی که عطر دلدادگی دارند
و برای بافتن خاطراتی که تا ابد در قاب دل باقی می‌مانند.

شب یلدا دارم، که در تاریکی‌ اش، شعله‌ های عاشقانه‌ ای
از جنس عشق و امید افروخته میشود.
شبی که با هر ثانیه‌ اش، طلوع سپیده‌ دم نزدیک‌ تر می‌شود،
یادآور آنکه هیچ جدایی‌ ابدی نیست و پیوند ها همواره در راه‌ اند.

شب یلدا دارم، شبی که درازای آن را نه با ساعت،
که با تپش‌های قلب‌ هایی می‌ شمارم که در آغوش عشق و همدلی می‌ تپند.
شاعر و‌ نویسنده:
احمد محمود امپراطور
#شب_یلدا
#شب_چله
#طلوع
Mawlana-e Balkhay Foundation بنیاد مولانای بلخی
Meta for Business
Facebook
پایگاه نشر شعر

شب یلدا دارم شب یلدا دارم - شاعر احمد محمود امپراطور
COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success