اندكي از غروب خورشيد... Poem by DAIVA ČEPAUSKAITĖ

اندكي از غروب خورشيد...

كمي از غروب خورشيد
زير ناخن انگشتها،
شايد فقط خون كهنه،
اندكي از خاطرات
و از نماز، لختي چند
تا شامگاه به سر رسد
چون پرستويي،
وارونه افتاده
بر آسمان

COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success