قطره Poem by José Emilio Pacheco

قطره

قطره، خلاصگي جهان است
قطره اي آب ، نمايانگرِ سيل و تشنگي ست
وسعت آمازون و پهناوري اقيانوسي ا ست
قطره ،آغاز جهان است ، آينه است .
خانه ي زندگي ست و رواني ِ مردن
قطره سرشار حياتي ست كه مي رزمند ،
نابود مي كنند ،در خود جمع مي شوند ،
نمي توانند رها باشند ، فرياد مي زنند ،
از همه مي پرسند ، تا كي به اشتباه بايد
در قطره ي خود بمانيم ؟ كسي گوش نمي دهد ،
سايه وسكوت در تكرار قطره و روزنه اي
در شب وكهكشاني و فضايي كه پاسخي نيست.

COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success