روز خشونت
در روز نفرت انگیز خشونت
آنها آمدند
مردان چاق
در حا لیکه فرزندان مویه می کنند
دستها ی خالی فرزندان میلرزد
ندارند جز اشک
اشکهاشان میلغزد در باد
روی گونه های زرد
مادران ندارند جز اشک
قلبهای مادران خاکستر
این مردان نفرت انگیز به چه فکر می کنند
زمین بیگناه زیر پای گرگها گریه میکند
ستارگان جنوبی گریه میکنند
مردمان گریه می کنند
این تندبادهای پاییزی از کجا آمده اند
این مردان چقدر چاقند
در حالیکه فرزندان مویه میکنند
مادران می دوند
این مردان خنده میکنند
زمین بیگناه زیر پای گرگ
این مردان خنده میکنند
سینی طلایی ماه
روی کوه دور دور
در غبارطلایی
خواهد خواند آهنگ رهایی
حسین شفیعی
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem