یک دست تفنگ یک دست بیدادها Poem by Hosein Shafiei

یک دست تفنگ یک دست بیدادها

کشتی پدرم را در طوفانها
یک دست تفنگ
یک دست بیدادها
ایستاده ام در طوفان یادها
طوفان حریف نمیشود بر یادها
پدر فریاد میزد
گرگها
دست های از یاد رفته
برف های از دست رفته
گرگها نزدیکتر شده اند
فرزندان در خواب
دست های از یاد رفته
برف های از دست رفته
ایستاده ام در رستاخیز طوفان ها
شعله های خاطره در باد
در دلم فریاد
طوفان حریف نمیشود بر یادها
یک دست تفنگ
یک دست بیدادها
قهرمانان زمین جمع خواهند شد
آنها گریه نخواهند کرد
طوفانها حریف نمیشوند بر یادها
دوشیزگان آبی
در نجابت موعود
چشم نرگس پرپر میکنند در طوفانها
شعله های خاطره در باد
در دلم فریاد
چشم نرگس پرپر میکنند در طوفانها
خلبانان الکلی
بر ستیغ کوهها
فرشته ی جاوید وطن
دفتر مشقت مانده بر زمین
مادر مرواریدی بر مویت بسته بود
اتاقت پر از قلب و ستاره بود
با من بخوان زیبا ترین آهنگ وطن را
طوفان حریف نمیشود بر یادها
ایستاده میمیریم در طوفانها
حسین شفیعی بیدگلی
تقدیم به کودکان مظلوم سوریه و افغانستان...که درجهالت های بشری فریاد رسی نداشتند و بشریت عزادار آنهاست.

یک دست تفنگ یک دست بیدادها
Thursday, January 19, 2017
Topic(s) of this poem: children
COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success