وقتی خورشید بالا آمد
چشمانِ نیمی از فرزندانِ ما
بر روی خورشید بسته بود
وقتی خورشید بالا آمد
نیمه ی دیگر در برابرِ خورشید
عزاداری کردند
مادران در برابر خورشید
عزاداری کردند
لِسباسِ عزیز
هزاران شعله ی مقدس
بر تو رویید
کودکان و دوشیزگانِ ما
در تو آرمیدند
چشمِ نرگس
پر پر میکردند
در قایقِ شکسته
استخوانهای طلایی آنها
در ملکوت
لِسباسِ عزیز
تو را میبینیم
چون سرزمینِ طلایی
با شعله های مقدس
گوشواره های پنج ساله ی ما
روی دستِ فرشتگان
در ملکوتِ آسمان
آوای فرشتگان
از ورای دریاها ی مقدس
بگوش میرسد
ستارگانِ جاویدِ وطن
در تو آرمیدند
ستاره خواهی ماند
در قلبهای ما
لِسباسِ عزیز
حسین شفیعی بیدگلی
با مهرِ بیکران....تقدیم به کودکان مظلوم سوریه و افغانستان...که درجهالت های بشری فریاد رسی نداشتند و بشریت عزادار آنهاست
لِسباس…Lesbos جزیره ی یونانی محلِ خاکسپاری وآرامگاهِ مقدسِ کودکان مظلوم سوریه و افغانستان که در دریاها مظلومانه غرق شدند و بشریت عزادار آنهاست
This poem has not been translated into any other language yet.
I would like to translate this poem