گلم بیدار شده؛ بلبلم بیدار شده (Persian) Poem by Farzad Jahanbani

گلم بیدار شده؛ بلبلم بیدار شده (Persian)

Rating: 5.0

مریم کوچولو با عطر چایی، از خواب ناز بیدار می شه یه روز جمعه
می بینه عصره، مامان و بابا ، کنار آبجی، نشستن رویِ کاناپه

! سلام باباجون، سلام مامان جون! یه وقت ندی مامان بهم چایی زنجفیل
مامان: ]سلام عزیزم، چشم، ای گل من! ای بلبلم ، بیدار شدی از خواب پاستیل؟]

بابا: ] اول بشوره صورت و دستاش ، بعد بِش می ده هر چی بخواد مامان زیباش]
مریم می گه: « چشم! » می ره دستشویی ، می آد می شینه کنار خواهری مهساش

بابا می خنده ، مامان می خنده ، مریم و مهسا می خندن ، خوشحال و شادن
چشما رو بستن ، آرزو کردن ، از غم و غصه ی جهان همه آزاد شن

#فرزادجهانبانی

Sunday, November 18, 2018
Topic(s) of this poem: child,childhood,daughter,family,lyric
COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Farzad Jahanbani

Farzad Jahanbani

12/21/1980
Close
Error Success